مایکل شفرماشین و راننده
راه اندازی بوگاتی تایپ 51 با قدمت 90 ساله نیاز به فرآیند پیچیده ای دارد. ابتدا باید باک پمپ بنزین را با استفاده از دسته پمپ آفت کشی که در لبه سمت چپ چرخش موتور چرخانده شده است، درست بالای زانوی چپ مسافر فشار دهید. سپس باید خط تغذیه سوخت را با یک اهرم کوچک باز کنید و مقداری سوخت را با یک دستگیره پمپ با دسته گرد در لبه دیگر داشبورد به داخل موتور بریزید. سپس باید کاپوت را باز کنید تا مقداری روغن به سوپرشارژر اضافه کنید، احتمالاً تا به همان سرعتی که میچرخد نسوزد. سپس کاپوت را ببندید و شیفتر فلزی دردار را – که در قسمت بیرونی سمت راست ماشین قرار دارد – در نول قرار دهید. سپس استارتر را فشار میدهید، که صدای آن کمی شبیه یک کشوی ظروف نقره به اندازه است لوزیتانیا توسط خدای یونانی پولیفموس maraca’d شدن. دور آرام را با یک صفحه دیگر تنظیم می کنید تا زمانی که تاچ سفید رنگ ظریف Jaeger بگوید ماشین در حدود 700 دور در دقیقه می چرخد. سپس ماشین متوقف می شود و شما باید این روند را تکرار کنید.
آیا اشاره کردم که همه اینها در حالی اتفاق میافتد که لباسهای بوگاتی بهسبک وینتیج بهسبک کازپلی بهسبک آبی روشن پوشیدهاید، که در کمر مانند یک کت و شلوار جین با اسید شسته شده است؟ خوشبختانه، هیچ کلاه چرمی یا عینک احمقانه مورد نیاز نبود.
خوشبختانه، در مواجهه با این فرآیند طاقت فرسا، این بوگاتی – که بخشی از مجموعه خود بوگاتی است – مجهز به لوئیجی گالی است. او متخصص میراث و گواهینامه برای برند اوج فرانسوی/آلمانی/ایتالیایی و ویکیپدیای انسانی در مورد شلاقهای قدیمی مولشیم است. لوئیجی غیرممکن جوان است، همچنین بسیار صبور است.
تایپ 51 در اواخر دهه 1920 به عنوان جانشین تیپ 35، برنده ترین خودروی مسابقه ای بوگاتی، توسعه یافت. اگرچه چند به روز رسانی قابل توجه برای موتور 8 تایی ریز آن شیطان دوست داشتنی داشت – مانند حجم 2.3 لیتری، طراحی دوربین دوقلو و سوپرشارژر فوق الذکر – که به آن اجازه می داد آنچه را که لوئیجی می گوید “بیش از 150 اسب بخار و قدرت تولید کند. با سرعت بیش از 200 کیلومتر در ساعت (124 مایل در ساعت) رانندگی کنید، تیمهای تحت حمایت دولت از قدرتهای در حال رشد محور فاشیست در آلمان و ایتالیا آن را در این مسیر شکست دادند.
با این حال، این یک ماشین مسابقه مناسب است. واقعیتی که پس از فشردن خود نسبتاً باریکم به صندلی راننده بسیار باریک و پاهایم در داخل جا پایی به عرض نی، متوجه شدم. این منطقه ارزش توصیف دارد، زیرا سه پدال فلزی که آن را اشغال کرده اند، به نظر می رسد که از یک مجسمه جنبشی سوررئالیستی افتاده اند. کلاچ شبیه یک پرچم کوچک مسابقه ای ایستاده است، ترمز مانند یک فلوت شامپاین آرت دکوی بلند به نظر می رسد (البته یکی با پیچ در ته آب است)، و گاز چیزی نیست جز دو چرخ غلتان که از یک میله بلند آویزان شده اند. چرا؟ لوئیجی می گوید: «بوگاتی ها خانواده ای از هنرمندان بودند.
دنده اول به سمت چپ است، مانند پورشه 928 من 1978. اما این سگ سگ نیست. دوم مستقیما بالای آن است. لوئیجی می گوید: «این تنها چیزی است که باید بدانید. اگرچه این نوع 51 – که در اصل متعلق به یک آقای چک بود و پس از آن یک زندگی در ژاپن قبل از بازگشت به آلزاس در سال 2002 – ظاهراً قانونی در جاده است، من فقط قصد دارم این اثر شش یا هفت رقمی را در اطراف محوطه بچرخانم. قلعه تاریخی بوگاتی، که در مجاورت آن متعلق به شرکت است آتلیه جایی که Chirons و Centodiecis خود را میسازد، و من نیازی ندارم خیلی سریع بروم. (من موفق می شوم ماشین را به صورت مخفیانه به سمت سومی در پشت مستقیم قرار دهم و به سمت کلبه امنیتی دردار حرکت کنم.)
مستقیم، صادقانه، به طور غیرمنتظره ای سبک
علیرغم روش راهاندازی مخفیانه، Type 51 بسیار آشنا به نظر میرسد. فرمان آلومینیومی لبهدار چوبی در برقراری ارتباط سبک و دقیق است—شاید نتیجه چرخهای آلومینیومی بزرگتر و لاستیکهای پهنتر است که ارتقای دیگری از نوع 35 بود. شیفتر، علیرغم الگوی عجیباش، دقیقاً از میان گیرههای آن کلیک میکند (تخفیف). سنگ زنی لازم، که لوئیجی بدون سر و صدا از آن شانه خالی می کند). ترمزهای بدون کمک نیاز به مقداری ران دارند اما کار خود را به راحتی انجام می دهند. و موتور با اشتیاق شدیدی به حرکت در می آید که بخشی از آن به دلیل وزن سبک 1600 پوندی خودرو است. به طرز عجیبی من را به یاد یک خودروی اسپورت ژاپنی دهه 1970 می اندازد – مانند داتسون 240Z یا مزدا RX-7 اولیه: مستقیم، مکانیکی، صادق، قوی، دقیق، شادی آور، به طور غیرمنتظره ای سبک. نه به طرز وحشیانه ای، با استانداردهای امروزی، اما مطمئناً سریع.
درایو من نسبتاً کوتاه است، اما همانطور که سوئیچ kill را می زنم و خودم را باز می کنم (و لوئیجی را حذف می کنم) تا از صندلی راننده چرمی آجدار عقب بروم، متوجه می شوم که این مقایسه آنقدرها هم عجیب نیست. تایپ 51 مسابقهای F1 در عصر خود بود و برنده جایزه بزرگ موناکو شد و در نتیجه یکی از پیچیدهترین خودروهای موجود در بازار بود. این خودرو از نظر فناوریها و قابلیتها دهها سال جلوتر از زمان خود بود و بنابراین میتوانست از پیوستار فضا-زمان جهش کند و تجربهای در رانندگی ارائه دهد که ژاپنیها را برای دستیابی به نسلی از مهندسی تک شیدایی میبرد.
این محتوا توسط شخص ثالث ایجاد و نگهداری می شود و برای کمک به کاربران در ارائه آدرس ایمیل خود به این صفحه وارد می شود. ممکن است بتوانید اطلاعات بیشتری در مورد این و محتوای مشابه در piano.io بیابید