من دورهای کافی برای تشخیص دقیق نقاط ترمز ندارم، بنابراین در مورد ترمز شدید و زود هنگام اشتباه می کنم. ترمزهای برمبو سفت هستند و با عجله Mach-E را پایین میآورند، اما آنها کار خود را انجام دادهاند. روتورهای جلو 15.0 اینچی هستند که توسط کالیپرهای 6 پیستونی گرفته می شوند و در عقب از روتورهای 12.3 اینچی و کالیپرهای چهار پیستونی استفاده می شود. اینها همان ترمزهای ماشین مسابقه ای موستانگ GT4 فورد هستند، بنابراین مطمئناً قوی هستند، اما گفته می شود یک GT4 3406 پوند وزن دارد و یک صندلی دارد. بنابراین این ماشین، با یک سرنشین جلو، با 2000 پوند اضافی، از آن ترمزها مالیات می گیرد، یک ناهار سبک می دهد یا می گیرد. پس شاید تعجب آور نباشد که وقتی به داخل چاله ها عقب می رویم، دود از چرخ عقب سمت راننده می ریزد. می پرسم کولیس گیر کرده یا نه، جواب منفی است. شاید قسمت عقب نیز بتواند از مجموعه ای از آن ترمزهای جلو استفاده کند.
هنگامی که قسمت جلویی در یک گوشه بار می شود، در مورد تلاش زیاد فرمان به من هشدار داده شد، اما برای تمرین تحمیل شده توسط Mach-E 1400 کاملاً آماده نبودم. گوشه اول یک سمت راست طولانی است و من تقریباً اضافه نمی کنم به اندازه کافی قفل است زیرا فرمان احساس می کند که سعی می کنید یک پودینگ سربی را هم بزنید. مسئله این است که فرمان برقی هیدرولیک است اما با یک موتور الکتریکی که با سرعت ثابت می چرخد نیرو می گیرد. بنابراین در اطراف چاله ها، کمک به نظر مناسب است، اما هرگز افزایش نمی یابد. با ترمز کردن به یک گوشه سریع، قسمت جلویی پر از نیروی رو به پایین و انتقال وزن، احساس میکنید که کسی میخواهد قفل دیواری را روی زیردریایی بچرخاند که در حال گرفتن آب است، رگهایی که از سرتان بیرون میآیند در حالی که یک اینچ دیگر عضلانی میکنید. از قفل این لکه های جلویی به اندازه عقب خودروهای مسابقه ای GT3 هستند و وزن خودرو حدود 5260 پوند است. در طول رانندگی، ضربان قلب من به 171 ضربه در دقیقه می رسد – و نه فقط از هیجان. این چیز یک تمرین است.
برد: 400 مایل. آهان.و این بخشی از دلیل این ماشین است – یادگیری نحوه ساخت یک خودروی الکتریکی سریع و زنده ماندن. این یک کار در حال پیشرفت است، اما ایده این است که درسهای به دست آمده از این پروژه میتواند برای خودروهای تولیدی فیلتر شود. Mach-E 1400 یک پروژه علمی، یک قاطر توسعه و یک سواری جهنمی کارناوال است. این ممکن است اولین موستانگ برقی 1000 اسب بخاری باشد که من رانندگی کرده ام، اما شک دارم که آخرین موستانگ باشد.
منبع
گیتین جونیور که روی پیترایج بیرون میرود، مرا تشویق میکند که انحراف راننده مسابقه را انجام دهم، فرمان را به جلو و عقب اره کنم تا لاستیکها را تمیز و گرم کنند، و سپس یک توقف سخت برای وارد کردن حرارت به ترمزها انجام دهم. اولین برداشت فوری این است که فرمان سنگین است. لحظه ای حتی سنگین تر می شود.
جیمی پرایس برای فورد پرفومنسماشین و راننده
همچنین فوق العاده سریع است. هرگز جایی برای باز شدن بیشتر از چند ثانیه وجود ندارد، زیرا خطوط مستقیم ناپدید می شوند در حالی که دنده از دیافراگم ها به سرعت بالا می رود. اسکری! ترمز، کشتی تمساح که فرمان است، SCREEEEEE، ترمز. بدون تغییر یا رعد و برق موسیقی متن احتراق داخلی، سرعت فریبنده است. این گفته – و من نمی توانم باور کنم که این را می گویم – واقعاً 1400 اسب بخار قدرت ندارد. این خودرو به همان سرعتی است که سریعترین درهای چهار در برقی قانونی خیابانی، مانند Lucid Air یا Tesla Model S Plaid. فورد میگوید موتورهای Yasa P400R هر کدام ۲۱۵ اسب بخار قدرت دارند، اما خروجی واقعی به وضعیت شارژ باتری بستگی دارد و هنوز آن را روی یک داینو AWD آزمایش نکردهاند. بنابراین نام 1400 واقعاً یک هدف است تا یک مشخصات.
اگر صاحب یک فورد موستانگ Mach-E GT Performance Edition هستید، به شما تبریک میگوییم: شما صاحب دومین Mach-E سریع هستید. دارنده عنوان در آن جبهه – برای حدود دو سال گذشته و برای آینده نامعلوم – Mach-E 1400 است، یک ماشین مسابقه ای جهش یافته که برای خودنمایی و ترساندن مردم ساخته شده است. متولی همیشگی آن، وان گیتین جونیور، امپرساریو و امپرساریو سازنده موستانگ است که خانه تیونینگ وسایل نقلیه RTR او با فورد برای ساختن آن همکاری کرد. و بنابراین دارای هفت موتور، 1400 یا بیشتر اسب بخار، و نیروی رو به پایین کافی است که دویدن بیش از یک پنی احتمالاً آن را صاف می کند، مانند آن که روی ریل قطار رها شده است. فورد به من اجازه داد بعد از کمی دروغ در مورد رزومه ام رانندگی کنم. آیا گفتم در لمانز شرکت کرده ام؟ منظورم این بود که یک بار در مسابقات محلی Honkey-Tonk Bracket Brawls و Crawdad Raffle با یک پونتیاک لمانز مسابقه دادم. ببخشید که گییجتون کردم.
فورد این خودرو را برای به حداکثر رساندن شانس بازگشت ایمن به پیت ها آماده کرد. برای یک چیز، آنها آن را طولانی دنده کردند، تا لبه را از شتاب وحشیانه خارج کنند. آنها گفتند که به درستی برای چنین مسیری تجهیز شده باشد، تایر جلوی داخلی را در خروجی های گوشه از زمین جدا می کند. بنابراین قسمت جلویی برای 150 مایل در ساعت و عقب برای 130 مایل در ساعت طراحی شده بود، سرعت هایی که در مسیرهای کوتاه کوتاه به آن نزدیک نمی شدیم. آنها همچنین تعصب داشتند که بیشتر از حد معمول رانندگی در عقب را احساس کنند، به این معنی که تعداد نامعلومی از اسبهای جلویی کنار گذاشته شدند. (از هفت موتور، سه موتور در جلو و چهار موتور در عقب هستند.)
و بنابراین آنها من را روی صندلی راننده Mach-E 1400، یک گیتین جونیور که به وضوح شکاک نیست سوار تفنگ ساچمه ای است، می بندند و ما را به کورس جاده درون زمینی در شارلوت موتور اسپیدوی می فرستند. اگر هرگز آنجا نرفتهاید، فقط گوشههای با شعاع کاهشی کور و دیوارهای زیاد را تصور کنید. گوشهای وجود دارد که به نظر میرسد مسیر واقعاً به دیوار ختم میشود، اما در آخرین لحظه، مثل این است که Road Runner قسمتی از مسیر را که به سمت راست خم میشود نقاشی کرده است و شما از آن عبور میکنید. به هر حال، هیچ شکایتی مبنی بر اینکه “محل برگزاری به اندازه کافی فنی نبود.”
اما با این حال، این خودرویی است که یک چهارم مایل 10.4 ثانیه را میدوید و اگر واقعاً بهعنوان یک خودروی درگ راهاندازی میشد، مطمئناً میتوانست مدتی را از بین ببرد (میدانید، مانند بدون بال که بیش از 2300 پوند نیروی رو به پایین ایجاد میکند. 160 مایل در ساعت). اما ترمز دستی غولپیکر در سمت راست فرمان، برای بازیهای خندهدار و دریفت در مسیر جادهای ساخته شده است. باتری نیکل-فلزی با ظرفیت ناخالص 56.8 کیلووات ساعت برای سواری هیجان انگیز 45 دقیقه ای طراحی شده است، به این معنی که چند دور در یک زمان با توقف های پیت برای جابجایی مسافران در هم آمیخته شده است. آنها می گویند که به خوبی از راه آهن بین المللی ویرجینیا عبور می کند، ادعایی که ما دوست داریم در لایتنینگ لپ بعدی آزمایش کنیم. هنگامی که Mach-E 1400 برای شارژ به برق وصل می شود، مایع خنک کننده خارجی از طریق شیلنگ های بافته ضخیم به گردش در می آید و آن را شبیه Vecna در لانه خود می کند. چیزهای غریب. انشالله که از وارونه بازدید نکنیم.
“پر کن!”
جیمی پرایس برای فورد پرفومنسماشین و راننده
جیمی پرایس برای فورد پرفومنسماشین و راننده
در هر صورت، مطمئناً از یک مسیر عبور می کند. چند جا وجود دارد که دیوارها به اندازه کافی دور هستند که من با فشار دادن آن احساس راحتی می کنم، و وقتی آن لکه های بزرگ شل می شوند، همه چیز تدریجی و قابل کنترل است. این خودروی بزرگی است و با وجود اینکه برای چرخش باطل تنظیم شده است، قسمت عقب احساس نمیکند که میخواهد پیش قدم شود. (این بدون شک در تنظیم دریفت آن متفاوت است، با حذف میلهای محرک جلو.) در پیچهای ثابت، چسبندگی خیرهکنندهای وجود دارد. این ممکن است یک ماشین مسابقه سنگین باشد، اما قطعا یک ماشین مسابقه است.
جیمی پرایس برای فورد پرفومنسماشین و راننده
جیمی پرایس برای فورد پرفومنسماشین و راننده